آموزش زبان پارسی باستان

زبان پارسی باستان در شاخه زبان‌های ایرانی از گروه زبان‌های آریایی و در خانواده زبان‌های هند و اروپایی جا دارد. این زبان به زبان پارسی میانه دگرگون یافت که زبان فرهنگی (=ادبی) و آیین مند (=رسمی) دوران پادشاهی ساسانیان بود و سپس به زبان پارسی دری یا پارسی نوین دگرگون شد. این زبان از زبان نیا ایرانی (زبان ایرانی باستان) سرچشمه گرفته‌ است.

پارسی باستان در کنار زبان اوستایی تنها زبان‌های ایرانی دوران کهن هستند که نویسه (=متن) یا دستک هایی (=کتیبه‌) از آن‌ها بر جای مانده است. زبان پارسی باستان در نیمروز باختری (=جنوب غربی) ایران گفت و گو می‌شده‌است و کهن ترین نویسه ای (=متنی) که از آن بر جای مانده به سده ششم پیش از سال ترسایی (=زادروز مسیح) برمی گردد.

گفتار خشایارشاه به اقیالس:” اگر تو با مردم آتن و اسپارت آمیزش می کردی از زبان آنها می شنیدی که ایرانیان دارای ویژگی های چند هستند و یکی از آنها این است که هرگز دروغ نمی گویند اگرچه بدانند که به شوند(=دلیل) راستگویی جان خود و فرزندانشان تپاه (=تباه) خواهد گردید . گونه های دروغ گفتن همانند فریب دادن و دیگران را به پیمان های بی پایه دلگرم کردن و زیر پیمان زدن پهلوی ایرانیان از گناهان تا بخشودنی است و از این رو همه مردم ایران برابر هستند و پیمان کوچکترین کس مردم من همپایه پیمان پادشاه آنها که من هستم دارای ارزش است.”

نام روزهای هپته در ایران باستان:

کیوان شید (شنبه)

کیوان شید (کیوان + شید) برگرفته از روز سیاره کیوان است. نخستین روز هپته به نام کیوان شید نامگذاری شده است. کیوان بعد از اورمزد (=مشتری) بزرگترین سیاره شمرده می‌شود که ۷۰۰ برابر زمین است. شید نیز به چم روز، نور و روشنایی است. از اینرو، روز نخست ایرانی سرگذشت سیاره روشن و نورانی دارد.

مهر شید ( یکشنبه)

مهرشید (مهر + شید) برگرفته از روز سیاره خورشید است. روز دوم از هفته مهر شید است که مهر آن به چم (=معنی ) خورشید، دوستی و مهربانی است. در زبان پهلوی، میتراست. مهربرگرفته شده از آیین هفت هزار ساله میترایی است . خورشید و ماه از تندیس‌های آیین میترایی بوده است که نشان از قدرت و پویایی جهان آفرینش داشته است. مهر همچنین ایزد پیمان است و در اوستا آمده است که هیچ چیز بر ایزد مهر پوشیده نخواهد بود. نامگذاری این روز به مهرشید سرگذشت از پیمانی است که بین مردمان باید برقرار باشد زیرا در ایران باستان پیمان‌شکنی و دروغ بزرگترین گناهان به شمار می آمده است. شید نیز به چم روز، نور و روشنایی می‌باشد.

مه شید ( دوشنبه)

مه شید (مه + شید) برگرفته از روز سیاره ماه است. همچنین، برگرفته از آیین میترایی کهن ایرانی  است. خورشید و ماه از تندیس‌های آیین میترایی بوده است که نشان از قدرت و پویایی جهان آفرینش داشته است. سومین روز هفته در ایران باستان به نام این نماد خداوند نامگذاری شد و آنرا مه شید به چم ماه روشن و نورانی نام گذاشتند.

بهرام شید (سه شنبه)

بهرام شید (بهرام + شید) برگرفته از روز سیاره بهرام است. همچنین ، بهرام برگفته شده از ورهرام زبان پهلوی باستان است. بهرام، ایزد پیروزی در ایران باستان شمرده می شده است و اندیشه نیاکان ما بر این بوده است که خداوند یکتا یا اهورامزدا نیروی‌هایش را برای انجام در بین مردم بین ایزدان (فرشتگان) خود بخش بندی نموده است تا آنان آنرا برای مردمان پیاده کنند. از اینرو، بهرام ایزد پیروزی نامیده شده است و چهارمین روز هفته به نام روز پیروزی روشنایی بر تاریکی و چیزگی انسان بر بدی‌ها و اهریمن نامگذاری شده است.

تیر شید (چهارشنبه)

تیرشید (تیر + شید) برگرفته از روز سیاره تیر(=عطارد) است. همچنین، تیر درزبان پهلوی تیشتر نام دارد. نیاکان ما تیر را ایزدان و نگهبان باران نامگذاری نموده‌اند و اینگونه می پنداشته‌اند که اهورامزدا برای یاری رسانی به کشاورزان و جلوگیری از خشکسالی و باروری زمین و سبز و سالم و پاکیزه ماندن جهان به ایزد باران فرمان میداده است که به یاری مردمان برسد. پس، این روز به نام روز روشنایی باران و خواست پروردگار برای پاسداشت بوم (= طبیعت) نامگذاری شده است.

اورمزد شید (پنجشنبه)

اورمزد شید (اورمزد + شید) برگرفته از روز سیاره اورمزد(=مشتری) است. همچنین، اورمزد نام دیگری از دهها نام اهورامزدا است که همه بیان کننده توانایی پروردگار است. این نام از واژه‌های پهلوی ارمزد – هرمزد – اورمزد – هورمزد – اهورامزدا – مزدا گرفته شده است. از اینرو، پنجمین روز هپته به نام روز روشنایی خداوند نامگذاری شده است. از سوی دیگر، این واژه هنوز به گونه‌ای دیگر در شب های آدینه برقرار است و هنوز انگاشت (=تصور) مردمان ما بر این است که شب های آدینه (جمعه) روز پیوند با خداوند و درگذشتگان است.

اَناهید شید ( آدینه)

اَناهیدشید (ناهید + شید) برگرفته از روز سیاره ناهید است. همچنین، اَناهید همان آنهیته یا آناهیتا است که به نام ایزد آب است. در اوستا آناهیتا به گونه دوشیزه‌ای بسیار زیبا ، بالا بلند و اندامی تراشیده نگاشته شده است و نام دیگر ستاره ونوس نیز آناهیتا یا اَناهید است. رویهم رفته، روز آدینه .جمعه روز روشنایی آب و نماد بخشندگی و آگاه (=عنایت) پروردگار نامگذاری شده است.

برای خرید نسک (=کتاب) های زیر برروی پیوند (=لینک) هر کدام رفته و نام (فرشوکر) را به فروشنده بدهید تا از ۵ تا ۱۰ درسد کاهش بها (=تخفیف) برخوردار شوید.

 

 Kurosh

روزهای هپته درزبانهای دیگر که برگرفته از فرهنگ کهن ایران است:

ایران باستان

کیوان شید

مهر شید

مه شید

بهرام شید

تیرشید

اورمزد شید

اَناهید شید

سانسگریت

śani-vāra

āditya-vāra

soma-vāra

maṅgala-vāra

budha-vāra

guru-vāra

śukra-vāra

هندی

शनिवार
Shanivār

रविवार
Ravivār

सोमवार
Somavār

मंगलवार
Mangalavār

बुधवार
Budhavār

गुरूवार
Guruvār

शुक्रवार
Shukravār

یونانی کهن

ἡμέρα Κρόνου
hêméra Krónou

ἡμέρα Ἡλίου
hêméra Hêlíou

ἡμέρα Σελήνης
hêméra Selếnês

ἡμέρα Ἄρεως
hêméra Áreôs

ἡμέρα Ἑρμοῦ
hêméra Hermoú

ἡμέρα Διός
hêméra Diós

ἡμέρα Ἀφροδίτης
hêméra Aphrodítês

یونانی

Σάββατο
Sávato

Κυριακή
Kyriakí

Δευτέρα
Deftéra

Τρίτη
Tríti

Τετάρτη
Tetárti

Πέμπτη
Pémpti

Παρασκευή
Paraskeví

لاتین

Sambati dies / dies Saturnī

Dies Dominicus / dies Sōlis

dies Lūnae

Martis dies

dies Mercuriī

Jovis dies/ dies Iovis

Veneris dies

فرانسه

Samedi

Dimanche

Lundi

Mardi

Mercredi

Jeudi

Vendredi

اسپانیایی

Sábado

Domingo

Lunes

Martes

Miércoles

Jueves

Viernes

ایتالیایی

Sabato

Domenica

Lunedì

Martedì

Mercoledì

Giovedì

Venerdì

رومانی

Sâmbătă

Duminică

Luni

Marţi

Miercuri

Joi

Vineri

آلمانی- گهن

Saturnas dagaz, Laugōz dagaz

Sunnōniz dagaz

Mēniniz dagaz

Tīwas dagaz, Þingsas dagaz

Wōdanas dagaz

Þunras dagaz

Frijjōz dagaz

آلمانی

Samstag

Sonntag

Montag

Dienstag

Mittwoch

Donnerstag

Freitag

انگلیسی کهن-برگرفته از

Saeternesdaeg

 

=>Saturn

Sunnandæg

 

=>Sun

 

 

Mōnandæg

 

=>Moon

Tiwesdæg

 

Tues Teiwaz => Mars

Wōdnesdæg

 

Wednes Wōdanaz => Mercury

Þūnresdæg

 

 

Thurs Thunor => Jupiter

Frīġedæġ

 

 

Fri Frige => Venus

انگلیسی نو

Saturday

Sunday

Monday

Tuesday

Wednesday

Thursday

Friday

هلندی

Zaterdag

Zondag

Maandag

Dinsdag

Woensdag

Donderdag

Vrijdag

سویدی

Lördag

 

Söndag

Måndag

 

Tisdag

 

Onstag

Torsdag

Fredag

دانمارکی

Lørdag

Søndag

Mandag

Tirsdag

Onsdag

Torsdag

Fredag

نروژی

Lørdag

Søndag

Mandag

Tirsdag

Onsdag

Torsdag

Fredag

اسپرانتو

Sabato

Dimanĉo

Lundo

Mardo

Merkredo

ĵaŭdo

Vendredo

 سو (=جهت‌) های جغرافیایی در ایران باستان

مشرق بزبان پارسی «خورآسان» است به معنی «خورآیان» یعنی محلی که خورشید از آنجا بر می آید و از آنجا که ایالت خراسان در ایران چنین نقشی داشته است این نام را به خود گرفته است. فخرالدین اسعد گرگانی در ویس و رامین به این معنی اشاره می کند که اسان بزبان پهلوی بمعنی «آیان» است. در چکامه های رودکی سمرقندی نیز در مورد سفر آفتاب از شرق به مغرب چنین مطلبی هست و این دوبیت که بنا بر قول فرهنگ جهانگیری از کتاب «دوران آفتاب» رودکی است موید آنست:

از خراسان زند طاووس وش — سوی خاور می خرامد شادوکش

مهر دیدم بامدادان چون بتافت — از خراسان سوی خاور می شتافت

ومغرب نیز به زبان پارسی «خوروران» به چم محلی که خورشید در آن فرو می رود[است].در ادبیات پهلوی همواره همین «خوروران» بجای مغرب به کار رفته که در ادبیات پارسی دری کم کم بصورت «خاوران» و «خاور» در آمده و در بسیای از چکامه های دیگر نیز [افزون بر دوبیتی که از رودکی آمد ] به همین چم مغرب است.

سوی دیگر «نیمروز» است که جنوب باشد و [اینکه] چرا سیستان را به معنی نیمروز گرفته ایم ؛ یکی از افتخارهای دانشی نجومی آریاییان در آن زمان بوده است زیرا نیمروز (سیستان) بر روی نیمروچ (=نصف النهار)ی قرار گرفته است که جهان شناخته شده ی آن روز یعنی آسیا و اروپا و افریقا را کم و بیش نیم می کند: درست هنگامی خورشید در نیمروز است که درهمه کشورهای آسیایی روز است و همین نشان می دهد که دانش گیتی شناسی در آن زمان بدانجا رسیده بوده است که سراسر دنیای مسکون را سنجیده باشند و مرکز آنرا ایران برگزیده باشند. بعد ها از روی واژه ی نیمروز واژه ی نصف النهار ترجمه شد و در دانش گیتی شناسی مورد استفاده ی جهانیان واقع گردید. اما جهانیان اگر بخواهند که به راستی سرچشمه ای برای مدارات و نصف النهارات خود در جهان داشته باشند، همانا نیمروز سیستان و زرنج است نه گرینویچ انگلستان و نه پاریس اما شوربختانه اکنون زور بر دانش و راستی می چربد.

چهارمین سوی در زبان پارسی «اَپاختر» است به چم شمال و آن مکان دیوان است که نهصد و نود و نه هزار و نهصد و نود و نه فروهر نیکان بهمراهی هفت ورنگ (دب اکبر که همواره در آن سوی نگهبانی می کند و غروبی ندارد ) ایران را از شر دیوان نجات می دهندالبته دیوان مهلک چیزی جز سرمای کشنده ی شمال سیبری نیست که به آریاییان در طی مرور زمان فهمانده است در آن اهریمن به کشتار انسانها می پردازد. این بیت فردوسی باختر را به چم شمال نشان می دهد زیرا در داستان رفتن سام از سیستان به سگسار و مازندران است و چون مازندران یا سگسار قطعا در سوی شمال سیستان یا نیمروز و جنوب است پس باختر در این شعر به همان چم شمال آمده:

سپهبد سوی باختر کرد روی — زبان گرم و گوی و دل آزرم جوی

در این بیت نیز که از سوی شمال یعنی توران برای تورانیان کمک می آید و فضای سوی شمال گردآلود می شود باختر به چم شمال است:

سوی باختر گشت گیتی ز گرد — سراسر بسان شب لاجورد

البته «اَپاختر» نیز در تمام متون پهلوی و اوایل پارسی دری به همین معنی شمال به کار رفته اما کم کم در پارسی دری به سوی غرب گراییده و معنی غرب را بخود گرفته [است].

ویژگی منحصر بفرد خط میخی پارسی باستان در سادگی آن است

شهرری – ایرنا – یک پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی گفت: یکی از ویژگیهای منحصر بفرد خط میخی پارسی باستان نسبت به دیگر خطوط میخی حاضر در منطقه، سادگی آن است.

سهیل دلشاد روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: خط میخی را به خاطر شکل ظاهری آن خط میخی نام نهادند و خط میخی پارسی باستان در این میان تنها خط میخی بوده که با استفاده از آن یک زبان ایرانی نوشته می شده است.

وی افزود: شاید یکی از دلایل آنکه محققین توانستند موفق به کشف رمز خطوط پیچیده تر میخی ایلامی و اکدی شوند، استفاده از کتیبه های سه زبانه شاهان هخامنشی بود.

این کارشناس خطوط باستانی افزود: خوشایند و ملموس ترین تجربه برای گردشگران در برخورد با خطوط میخی، دانستن طرز نوشتن نام خود به خط میخی پارسی باستان می باشد.

وی ادامه داد: این تجربه علاوه بر آموزش گردشگران در مواجهه با کتیبه ها و الواح باستانی، قابلیت جذب میزان بالایی از گردشگران بازدید کننده از کتیبه های پر شمار باستانی و دیگر اماکن تاریخی را داراست.

دلشاد با بیان اینکه بخش خصوصی می تواند با حمایت های بخش دولتی اقدام به برگزاری کلاس های آموزشی خطوط باستانی ایران کند که قطعا با استقبال خوب علاقمندان مواجه خواهد شد، اظهار داشت: می توان با استقرار افرادی در آثار تاریخی ری در ایام خاص چون نوروز که تعداد گردشگران زیاد می باشد، اسامی گردشگران و محل بازدید آنها یا یک جمله از کتیبه های تاریخی را به خط میخی پارسی باستان و یا دیگر خطوط باستانی نوشت.

او ادامه داد: این تجربه پیشتر توسط وی در اماکن تاریخی دیگر همچون محوطه تاریخی هگمتانه، تخت جمشید و کاخ گلستان تهران به اجرا درآمده است.

دلشاد همچنین گفت: کتابچه آموزشی خطوط تاریخی ایران به زبان فارسی و انگلیسی را هم می توان در کنار الواح ارایه شده، در اختیار گردشگران قرار داد.

وی با بیان اینکه خط میخی پارسی باستان از چپ به راست نوشته می شود، ولی خط اوستایی و پهلوی از راست به چپ افزود: همچنین می توان مولاژ بخشی از کتیبه بیستون را که نام ری در آن ذکر شده است، در آثار تاریخی شهرستان مستقر کرد.

این پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی گفت: شهرری با قدمت هشت هزارساله خود در طول تاریخ نام های متفاوتی داشته که رگآ (Rega) یکی از این نامها است که در زمان هخامنشیان یکی از ساتراپ های (استان) امپراطوری هخامنشی به حساب می آمد.

وی افزود: یکی از دلایل مستند این نام، ذکر نام ˈ رگا ˈ در ستون دوم و سوم کتیبه بزرگ داریوش اول در بیستون کرمانشاه می باشد که در آن داریوش از اقدامات خود در سالهای اول سلطنتش به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و اکدی سخن به میان آورده است.

این کارشناس خطوط باستانی گفت: در اوستا نیز از ری به عنوان یکی از اماکن، به نام ˈرغهˈ سخن به میان آمده است.